مادر شوهر
اولش،با مادر همسرم مشکل داشتم...
هم بخاطر یه سری اختلافهای فرهنگی و فکری، دیدگاههای متفاوتی که غیر قابل تغییر بود... و هم عیوبی که بعد از مدتی زندگی برای آدم آشکار میشه. ( چه عیوب من برای ایشون چه عیوب ایشون برای من)
گاهی هم بخاطر پیش فرضهای غلطی که از فضای رابطه عروس مادرشوهر هست، اینکه همه میگن مادرشوهره دیگه! انگار که با شمر ذی الجوشن طرفی!!
اما هر چی که گذشت، به لطف خدا، آگاهتر شدم و باشعورتر... تمرکزم رو گذاشتم روی نقاط مثبتشون و مدام برای کارهاشون توجیه آوردم... روی خودم تمرکز کردم،روی کمالگرایی، روی کاهش توقعات،روی آگاهیهام، سیاستهای رفتاریم و معنویتم... تازه دیدم وای این طرف ماجرا چقدر نقص داره!
الان الحمدلله به جایی رسیدم، که دیگه خیییییلی کم ازشون میرنجم و حتی ویژگیهایی که قبلا خیلی آزارم میداد،الان دوست دارم! چون نگاهم عوض شده. میگم اینها باعث رشدم میشه و مدام با خودم میگم: اون مادره، مادر! مقامی که حضرت زهرا(س) داشت...اون کسیه که عمرش رو، جوونیش رو، جسم و جانش رو، برای همسر من خرج کرده. اگه اون نبود، همسر من هم نبود...
اون کسیه که حتی اگه هییییییچ کاری نکرده باشه، ۹ ماااااه تمام زحمت حمل همسر من رو کشیده. زایمانش کرده! دردی که از هر دردی بیشتره.
حالا چهارتا اشتباه هم کرده باشه،حالا چهارتا بدخلقی هم بکنه، مادره! مادره!
من مگه از فردای خودم خبر دارم؟!
من به ۵۰ سالگی برسم چه جور رفتارهایی دارم؟؟
من به قدرت برسم چه جوری میشم؟؟
من چه مادرشوهری میشم؟؟
و کلا سعی کردم درکش کنم، شرایط محیطیش رو، شرایط زندگیش رو، سطح سوادش رو، همه و همه رو بهش توجه کردم تا بتونم به اندازه یه مادر دوستش داشته باشم... و الان دوستش دارم. انقدر دوستش دارم که وقتی دستهاش رو میبینم ذوق میکنم! وقتی صداش رو میشنوم خوشحال میشم، وقتی میریم ۱۰ روز، ۱۰ روز، خونشون میمونیم و دلتنگ مادرم میشم،با خودم میگم خداروشکر که این مادر هست و سرزنده است. لذت چشیدن غذای مادر،لذت اینکه چراغ خونه رو مادر روشن کنه. حالا حتی اگه دوتا تیکه هم بندازه ( که یا ازسر محبته یا از سر نگرانی یا ناشی از تفاوت فکری و نسلی) باز دوستش دارم.
راستش،از بهترین فواید ازدواج برای من این بوده که قدر پدر مادرها رو بیشتر میفهمم. و واقعا به خطاهای خودم در حقشون بیشتر واقف شدم.
اینکه هر کاری هم کنن، پدر و مادرن. درسته که یه سری اصول رفتاری باید همیشه و همهجا رعایت بشه، اون جای خودش. ولی همین که فهمیدم حق پدر مادرها خیلی بیشتر از تصورم بوده و انتظارم خیلی پایین اومده،خیلی خوشحالم. الهی شکر...
سلام
آدم باش تیکه نشنوی!خخخخخخخخخخ
از شوخی گذشته، اگر بچه بیاری به مادر شوهرت دلرحم تر هم میشی...