حال روحی خیلی بدی داشت، زنگ زد و حرف زد
برای بار هزارم گفتم: رفتی مشاوره؟
شرمنده سکوت کرد
گفت آخه پولش زیاد میشه، اشکال نداره؟
خشمگین شدم ولی خشم فایده نداشت، سعی کردم با آرامش و در عین حال جدیت حرفمو بگم:
اگه الان پول مشاوره رو ندی، چند سال دیگه باید چند برابر هزینه کنی، برای خودت، برای بچه هات
اگه تو خوب نباشی، اگه مادر خونه رو به راه نباشه، همه زندگی بهم می ریزه...
*
خانما
درسته غالبا اینطور به ما یاد دادن که آدم خوب، آدمیه که خودشو فدای دیگران کنه خصوصا اگه اون آدم، مادر شده باشه.
ولی باور کنید غلطه!
باشه، مراعات کنید، سازگار باشید، ولی خودتونم تباه نکنید تو زندگی!
مادر من اگه جوونی هاش که پر انرژی بود برای خودش ارزش قائل میشد، مثلا بجای اینکه دولا بشه با دستمال راه پله رو برق بندازه، یه طی میخرید و هزار مثال دیگه،
الان تو پنجاه سالگی که تازه میخواد بچه هاشو جابجا کنه، انقدر داغون نشده بود که حسرت خیلی چیزا به دلش بمونه.
عیب نداره بچه هاتون کمتر بخورن.... یا کمتر داشته باشن، یا کلاس های مختلف نرن، یا کمتر لباس داشته باشن
ببینید! شما هم به اندازه اون بچه ها توی خانواده سهم دارید، حق دارید، حتی بیشتر .
قرار نیست یه نفر تباه بشه تا بقیه سختی نکشن، نخیر... بذارید بچه هاتونم طعم سختی رو بچشن، در کنار شما...
دنیا پر ازسختیه، الان خودتون رو براشون می کشید، پس فردا میرن تو زندگی اینهمه مشکل رو می بینن سنگ کوب میکنن بیچاره ها! از پس هیچی برنمیان اونوقت
بابا! به خدا! جسم شما، روح شما، هویت خانواده است، شاکله اصلی خانواده است.
همونطور که جسم همسرتون....
خودتون رو تحویل بگیرید
خواهش میکنم!
هر چی غلط یادمون دادن، مال گذشته بود، تموم شد... الان دیگه خودتون مراقب خودتون باشید
اگه نیاز دارین برین مشاوره، برین. اگه نیاز به باشگاه دارین، برین، اگه دلتون میخواد یه آرایشگاه درست حسابی برین، برین!
بیاین زندگیمون رو عوض کنیم، باشه؟